رد شدن به محتوای اصلی

انجمن فلسفه - نوشته های این انجمن ، اتوماتیک و بدون دخالت انسان در کنار هم چیده می شوند

انجمن فلسفه - نوشته های این انجمن ، اتوماتیک و بدون دخالت انسان در کنار هم چیده می شوند


لابی گری برای شریک شدن در قتل هموطنان؟!

Posted: 18 Feb 2014 05:05 PM PST



این که یک سوم اتوبوس های در حال تردد در ایران اسکانیا هستند، ادعایی است که برای توجیه تلفات این اتوبوس مطرح می شود. آمار پلیس راهور حکایت از آن دارد که تنها 9.9 درصد اتوبوس ها اسکانیا هستند ولی همین 9.9 درصد ، در 9 ماه اخیر سال جاری ، بیش از 52 درصد از کشته های سوانح اتوبوسی را به خود اختصاص داده است.
 عصرایران - در حالی که پلیس راهور در اقدامی پیشگیرانه برای جلوگیری از زنده سوزی مردم در داخل اتوبوس های اسکانیا ، شماره گذاری آن را تا رفع ایرادها متوقف کرده است ، فشارهای سنگینی بر پلیس وارد می شود تا نسبت به جان مردم بی اعتنایی پیشه کند و بار دیگر اتوبوس ها اسکانیا را شماره گذاری نماید!
 
محور این فشارها چند موضوع است:
- اسکانیا همه استانداردهای لازم را دارد و لذا پلیس حق ندارد جلوی شماره گذاری اش را بگیرد.
 
- پای مافیا در میان است و چون می خواهند از خارج اتوبوس وارد کنند، در حال نابودی تولید داخل هستند.
 
- یک عده در آتش سوزی (نه آتش سوزی ها!) اسکانیا کشته شدند ولی بیش از این تعداد که در کارخانه تولید کننده کار می کنند ، در حال بیکار شدن هستند.
 
- بیش از یک سوم اتوبوس های در حال تردد در کشور ، اسکانیا هستند و نمی توان سیستم حمل و نقل عمومی را مختل کرد.
 
- صادرات اسکانیای تولید داخل به خارج متوقف شده و ارزآوری آن کاهش یافته است.
 
- با این کارها ، باعث می شوند تولید کننده اسکانیا از کشور برود.
 
در این باره نکات زیر قابل تأمل است:
 
 - این که کارخانه تولید اسکانیا در داخل ، گواهینامه های استاندارد ملی را دارد یا نه، هر چند بسیار مهم و حیاتی است ، اما صرف داشتن کاغذی به نام گواهی استاندارد ، برغم آن که لازم است اما به هیچ روی کافی نیست و خودرو باید در "عمل" هم استاندارد باشد.
اتوبوسی که مدام آتش می گیرد و در همین سال جاری ، دهها نفر را به کام شعله های آتش برده ، حتی اگر در بدو تولید ، گواهی استاندارد هم گرفته باشد، عملاً استاندارد نیست. مسافری که در میان شعله های آتش اتوبوس اسکانیا قرار گرفته ، نمی تواند به آتش بگوید این اتوبوس استاندارد است ، مرا نسوزان!

آتش سوزی اتوبوس اسکانیا در جاده اهواز - هفتگل با 12 کشته

 
 
از همه این ها گذشته، برخلاف آنچه ادعا می شود اتوبوس های اسکانیا ، همه استانداردهای تولید که بالغ بر 50 مورد است را ندارند؛ از جمله استاندارد "برخورد از روبرو" ، برخورد جانبی" هدایت پذیری" و ...! البته مقصر در این زمینه ، سازمان استاندارد است که برخی از موارد استاندارد را - به عللی که باید در جای دیگر مطرح کرد - بررسی و مطالبه نمی کند!
نکته مهم این جاست که اگر واقعاً این اتوبوس ها استاندارد هستند ، خود استاندارد زیر سؤال می رود که چگونه به اتوبوسی که چنین خطرساز است گواهی استاندارد داده است؟
 
- فرافکنی از شیوه های مهم برای فرار از پاسخگویی است: کدام مافیا می خواهد کدام اتوبوس خارجی را وارد کند؟ آیا هر جا کم بیاوریم فوراً پای مافیا و استکبار جهانی و ... را به میان بیاوریم مشکل حل می شود؟
اصلاً فرض کنیم که چنین مافیایی وجود دارد و همین الان هم اتوبوس های وارداتی اش پشت مرز منتظر ترخیص هستند. آیا این مسأله، سوختن و ناایمن بودن اسکانیای داخلی را توجیه می کند؟   
بالأخره اسکانیا می سوزد یا نمی سوزد؟ اگر نمی سوزد که هیچ! اما اگر می سوزد باید فکری با حالش کرد ، چه مافیا وجود داشته باشد و چه وجود نداشته باشد!


آتش سوزی دو اتوبوس اسکانیا در جاده تهران - قم در 18 شهریور 92 با 44 کشته



 
- این که یک سوم اتوبوس های در حال تردد در ایران اسکانیا هستند، ادعایی است که برای توجیه تلفات این اتوبوس مطرح می شود. آمار پلیس راهور حکایت از آن دارد که تنها 9.9 درصد اتوبوس ها اسکانیا هستند ولی همین 9.9 درصد ، در 9 ماه اخیر سال جاری ، بیش از 52 درصد از کشته های سوانح اتوبوسی را به خود اختصاص داده است . یعنی کمتر از 10 درصد اتوبوس های ایران ، بیش از 50 درصد از کشته ها را سبب شده اند که این آمار وحشتناک ، جای هیچ اما و اگر و فرافکنی و توجیهی باقی نمی گذارد.
 
این سوال هم مطرح است که چرا اسکانیاهای تولید خود سوئد آتش نمی گیرند ولی اسکانیاهای ایرانی می سوزند؟ مشابه این سوال ، قبلاً هم درباره پژوی تولید داخل مطرح بود که چرا این می سوزد و همتایان فرانسوی اش نمی سوزند که در نهایت، ایران خودرو پژوهای دارای اشکال را فراخوان کرد تا رفع عیب کند.
 
- این که صادرات آن متوقف شده یا کاهش یافته یا ممکن است مالکش از ایران برود و نظایر این ها ، امور ثانویه هستند. هر تولید کننده ای تا زمانی که تولیداتش استاندارد واقعی باشد و جان و مال مردم را به خطر نیندازد، محترم است ولی این بدان معنا نیست که هر چه خواست و با هر کیفیتی خواست تولید کند و کسی هم نگوید بالای چشمت ابروست.
 
- اگر کارگری به خاطر توقف خط تولید بیکار شود ، مسوولش پلیس نیست که به خاطر حفظ جان مردم شماره گذاری را متوقف کرده بلکه کسانی که باید کیفیت را کنترل کنند باید پاسخگوی وضعیت باشند. ضمن این که نمی توان به بهانه اشتغال یک عده ، جان عده ای دیگر را به خطر انداخت ؛ عقل هم همین را می گوید.
 
- تلاش برای منحصر کردن حوادث اسکانیا به یک مورد (حادثه اتوبان قم) ، نادیده گرفتن واقعیت است چه آن که حوادث متعددی در باب آتش سوزی رخ داده است به نحوی که رئیس پلیس راه کشور در ششم دی ماه امسال از آتش‌ گرفتن 3 اتوبوس اسکانیا تنها در 15 روز منتهی به آن خبر داد و این ، سوای موارد متعدد قبل و بعد از این بازه زمانی است.
 
لذا بهتر است به جای این همه توجیه و فرافکنی و ...، مشکل حل شود زیرا کسی دوست ندارد تولید داخل کشورش معیوب باشد یا متوقف شود. در این میان ، لابی گری و لاپوشانی برای شماره گذاری اتوبوس هایی که هر لحظه ممکن است افراد جدیدی را به کشتن بدهند ، چیزی جز شریک شدن در قتل انسان ها نیست.
 

گزارش تکان دهنده از فروش کودکان

Posted: 18 Feb 2014 05:03 PM PST


منبع: اعتماد
مشتری دارد، او را تا دو و نیم میلیون تومان می‌خرند. برای چه تحویل شما بدهم؟» راحله سیزده سالش است، مادر مواد فروشش در زندان است و برادرش سرپرستی او را به عهده دارد. راحله شناسنامه ندارد. برادرش نمی‌خواهد او را تحویل موسسه خیریه دهد. «دو میلیون بده بچه را ببر هر جا که خواستی.»

این گزارش نیست، روایت نبض کند کودکانی است که هر روز آنها را سر چهارراه‌ها یا مترو می‌بینیم. نه می‌توانند بخوانند نه می‌توانند بنویسند، تنها چیزی که از همان ابتدا آموزش دیده‌اند کار کردن است. آنها از صبح کار می‌کنند تا شب پدر و مادرهای جعلی یا پدر و مادرهای خودشان با خیال راحت مواد بکشند. کارگرانی که اگر خوب کار کنند، خریداران فراوانی دارند. قیمت این کودکان برده را می‌پرسم: «از صد هزار تا پنج میلیون.»

بردگی به جای عاشقی


اینجا دروازه غار است، ناف تهران. سوار مترو که شوی، کمتر از یک ساعت به ایستگاه شوش می‌رسی و چند قدم پیاده که بیایی جایی سر در می‌آوری که انسانیت دود شده و به هوا رفته است. صبح‌ها خلوت و شب‌ها از زمین بچه می‌جوشد. نه عاشق می‌شوند، نه کودکی می‌کنند. وقتی به سن دوازده سیزده سالگی می‌رسند باید ازدواج کنند و بچه‌دار شوند. این چرخه زندگی کودکان برده است. راه دیگری مقابل پای آنها نیست، فکر می‌کنند حتما این صحیح‌ترین راه است. آنها را غربتی صدا می‌زنند.

از لب خط تا دروازه غار، خانه‌هایی را می‌بینی با حیاط‌هایی بزرگ و هشتی و اندرونی و بیرونی. در تمام این اتاق‌ها خانواده‌هایی زندگی می‌کنند با چند بچه. هر بچه سرمایه‌ای برای خانواده. برای این والدین، فرزند بیشتر، زندگی بهتر است، مواد بیشتر است و نشئگی عمیق‌تر.

بیمارستانی شبیه به وال‌استریت


دختربچه ۱۴ ساله افغان سال پیش بچه‌دار شده بود. او حتی توان بلند کردن بچه را هم نداشت اما حالا بچه او پیش خودش نیست. نوزادش را سه میلیون تومان فروخته است. در این محله گروه دیگری نیز هستند کم‌تعدادتر از غربتی‌ها. به آنها فیوجی می‌گویند. اکثر مددکاران موسسات خیریه که با این خانواده‌ها سر و کار دارند، خرید و فروش بچه یا بچه‌دار شدن برای درآمدزایی را ناشی از فقر فرهنگی در بین این گروه‌ها می‌دانند. اینجا با بچه تجارت می‌کنند، مواد می‌کشند، زندگی می‌کنند و دست آخر هم سرنوشت تلخ‌تری در انتظارشان است. اینجا هر اتفاقی می‌افتد.

مردی به نام خسرو وجود دارد. به بچه‌ها پول می‌دهد و بعد آنها را به هزار شکل دیگر به بردگی می‌گیرد. کودکان موظف هستند که آخر شب با مقدار مشخصی پول به خانه برگردند. اگر پول کم آورده باشند، باید تن به کارهای دیگری دهند. ازدواج این بچه‌ها هیچ جایی ثبت نمی‌شود. نامشان جایی ثبت نمی‌شود. گویا روح هستند. برده‌هایی که فقط برای کار زاییده شده‌اند.

بیمارستان ... در خیابان مولوی تهران است. بازاری برای خرید و فروش بچه؛ درست مانند وال استریت. یکی از دانشجویان پزشکی که آنجا کار می‌کند، می‌گوید: «خانم‌هایی به این بیمارستان می‌آمدند و بچه‌دار می‌شدند و می‌رفتند، حتی برای شیردهی کودک خود صبر نمی کردند. خیلی عجیب به نظر می رسید. اما همین خانم دو هفته بعد می‌آمد و برگه‌ای را که دست مردی بود امضا و پول ناچیزی دریافت می‌کرد، سپس بچه را به او تحویل می‌داد. به همین سادگی. اینجا زنان معتاد هم می‌آیند برای زایمان، اما خرج دو سه شب مصرفشان را می‌گیرند و کودک خود را می‌فروشند.»

بیایید برگردیم به دروازه غار. کوچه‌های باریک با جوی‌هایی که خشک شده است. بوی زباله می‌آید. دیوار سفید بزرگی دور جایی شبیه به میدان را گرفته است. از سوختگی‌های کنارش می‌توان فهمید که اینجا خوابگاه کارتن‌خواب‌هاست. یکی از آنها در میان زباله‌ها به ظرف برنجی می‌رسد و آهسته آهسته شروع به خوردن آن می‌کند.

فروش کودک به هر قیمتی


غربتی‌ها گروهی هستند که اصل خرید و فروش بچه‌ها متعلق به این گروه است. گروه‌های دیگر سعی می‌کنند که بیشتر بچه‌دار شوند تا پول بیشتری به چنگ بیاورند. مادری فرزند خود را یک و نیم میلیون تومان فروخته است. هنگامی که باردار بوده، بیمارستان نرفته زیرا قرار این بوده است که به محض اینکه بچه‌دار شد، باید او را به خریدار بدهد.

- نمی‌خواستی بچه‌ات را نگه داری؟

- چرا اما به پولش نیاز داشتم.

تمام مکالمه همین قدر طول می‌کشد. آنقدر مطمئن پاسخ می‌دهد که دیگر جای سوالی باقی نمی‌گذارد. بین خودشان و بچه، همیشه خودشان را انتخاب می‌کنند. مادر دیگری قرار بوده با فروش بچه به قیمت دویست هزار تومان لااقل خرج چند شبش را به دست آورد. زمانی که او تازه مواد مصرف کرده بوده، خریدار می‌آید و بچه را می‌برد، نه پولی پرداخت می‌شود، نه مادر چیزی یادش می‌آید. همه زندگی‌شان در پایپی شیشه‌ای خلاصه شده. پایپ هنوز در دستش هست. در حیاط خانه چند کودک بازی می‌کنند. کارگرانی که منتظر مشتری هستند، زمین یخ‌زده و آب سیاهی آنجا جریان دارد، بچه‌ها روی آنها سر می‌خورند و می‌خندند.

یکی از مددکاران اجتماعی محله می‌گوید: «موردی داشتیم که برای ساکت کردن نوزاد چهارماهه خودش به او متادون می‌داده و در کنار نوزاد شیشه مصرف می‌کردند که بچه دچار حمله‌های شدیدی شده بود. هر کاری می‌کردیم که بچه را از مادر بگیریم و او را درمان کنیم قبول نمی‌کرد. بعدا که با او صحبت کردیم به ما گفت بچه پنج میلیون تومان مشتری داشته است و اگر آن را به ما تحویل می‌داد مشتری بچه از دست می‌رفته اما به خاطر حال بد کودک مجبور شد و او را به ما داد.»

کودکان اجاره‌ای


مسعود، مددکار اجتماعی و بلد محله است. او مسئول شناسایی دروازه غار و لب خط است. خانه‌ای را نشان می‌دهد که یک سال پیش توسط موسسه‌ای خیریه کشف شد و تعداد زیادی بچه را از آنجا نجات می‌دهند، می‌گوید: «سال پیش بود فکر می‌کنم که این خانه را پیدا کردیم. حدود ۴۰ تا ۵۰ بچه در این خانه بودند که هرروز صبح عده‌ای می‌آمدند و آنها را اجاره می‌کردند و دوباره آخر شب آنها را برمی‌گرداندند.»

گروه دیگری هستند که در بارداری متوجه می‌شوند که نمی‌توانند از بچه نگهداری کنند و به همین خاطر دنبال خریداری برای فرزند خود می‌روند. اینها امن‌ترین مکان را یا خانه‌هایشان می‌دانند یا بیمارستان ... . دانشجوی پزشکی که در این بیمارستان کار می‌کند می‌گوید: «در روز حدود سه تا چهار تا از این موارد در بیمارستان داریم. شاید خیلی از آنها در قبال فروش بچه خود اصلا پولی نگیرند و خیلی از آنها کودکان خود را رها می‌کنند و می‌روند.»

از طرح ضربتی تا فقر فرهنگی


در لب خط، مردها تا آخر شب قمار می‌کنند و زن‌ها کار. فرهنگ زندگی‌شان عجیب است. کودکان آنها هم گاهی اوقات وارد این بازی‌ها می‌شوند و از همان سنین کودکی دست به همه کاری می‌زنند. یکی دیگر از مددکاران اجتماعی می‌گوید اینها از بچه‌ها هر استفاده‌ای می‌کنند و این همان فقر فرهنگی شدیدی است که در میان آنها وجود دارد. با برخورد و طرح‌های ضربتی اینها جمع‌آوری نمی‌شوند. صرفا باید از طریق تغییر خود این بچه‌ها نگذاریم نسل جدیدی از آنها تربیت شود.

این گزارش حتی پایانی هم ندارد. پایانی نیست بر مشکلات کودکانی که ناخواسته به دنیا می‌آیند و نمی‌دانند که چه کسانی هستند. بچه‌هایی که هنوز بچگی‌نکرده پدر شده‌اند، مادر شده‌اند، اما نه می‌دانند خودشان از کجا آمده‌اند، نه بچه‌شان به کجا می‌رود. اینجا لب خط است، دروازه غار. اینجا ته خط است برای بچه‌هایی که معامله می‌شوند تا مادرشان بگوید: «فروختمش و پول زندگی را به دست آوردم / چاره‌ دیگری نداشتم. اگر نمی‌فروختم چه کار می‌کردم؟ / نمی‌توانستم نگهش دارم. آدم در خماری هر کاری می‌کند. وقتی پول خوبی پیشنهاد می‌کنند دیگر به من چه که بدانم کجا می‌رود؟»



http://www.asriran.com/fa/news/321699/



گرمایش آب ها؛ تهدیدی فرا اقیانوسی

Posted: 18 Feb 2014 05:00 PM PST



افزایش اندک دمای آب اقیانوسی می تواند مهاجرت ماهی ها به آب هایی با شرایط دمایی مناسب تر را به همراه داشته که در نهایت جوامع ماهیگیری را تحت تاثیر قرار خواهد داد.
گرمایش آب اقیانوس؛ تهدیدی فرا اقیانوسی

 

محمد مهدی حیدرپور، زیست نیوز - بنابر نتایج مطالعه جدید دانشمندان که در نشریه "گلوبال چنج بیولوژی" منتشر شده، با افزایش دمای اقیانوس، زندگی ماهی ها در زیست بوم های اطراف خط استوا با تهدیدهای جدی مواجه خواهد شود. بر همین اساس، افزایش اندک دمای آب اقیانوسی می تواند مهاجرت ماهی ها به آب هایی با شرایط دمایی مناسب تر را به همراه داشته که در نهایت جوامع ماهیگیری را تحت تاثیر قرار خواهد داد.

"جودی رامر"، کارشناسان صخره های مرجانی در دانشگاه جیمز کوک استرالیا، و همکارانش شش گونه ماهی در امتداد صخره های مرجانی استوایی و آثار گرمایش آب بر توانایی بقای آنها را مورد بررسی قرار داده اند. در همین راستا، مشخص شده است حتی یک گونه نیز در آب هایی که گرمایش سه درجه سانتیگرادی را نسبت به دمای کنونی تجربه کنند، قادر به بقا نیست.

حساسیت دمایی احتمالا از آن جایی ناشی می شود که ماهی ها در آب های گرم استوایی تنها دامنه محدودی از دما را طی دوران زندگی خود تجربه کرده و برای بهترین عملکرد در این دماها تکامل یافته اند. به گفته رامر، گونه های ماهی استوایی در معرض بیشترین خطر ناشی از تغییرات آب و هوایی قرار داشته زیرا با دامنه محدود دمایی سازگار شده اند. بر همین اساس، افزایش دو تا سه درجه سانتیگرادی پیش بینی شده تا پایان قرن حاضر می تواند خطرات قابل توجه ای را متوجه گونه هایی خاص کند.

برای محاسبه چگونگی عملکرد ماهی ها در دماهای مختلف آب، رامر و همکارانش نرخ های مصرف اکسیژن توسط ماهی ها که موجب سوخت و ساز می شود را بررسی کرده اند. تجزیه و تحلیل آنها نشان داده با گرمایش آب عملکرد ماهی ها کاهش می یابد. در شرایط آزمایشگاهی انجام تست، این مساله ماهی را تهدید نمی کند. اما در حیات وحش، هنگامی که ماهی به سطح بالای عملکرد خود برای شکار و یا فرار از دست شکارچی نیازمند است، دمای آب نقشی کلیدی در حفظ بقا ایفا می کند.

به گفته رامر، با تداوم گرمایش آب امکان مهاجرت ماهی ها به آب هایی با دمای مناسب تر وجود داشته که اثری فرا اقیانوسی به همراه خواهد داشت. این مساله بر جوامع انسانی وابسته به ماهیگیری تاثیرگذار خواهد بود. هنگامی که موضوع امنیت غذایی مد نظر قرار گیرد، این شرایط حالتی اضطراری و فوری می یابد

«مسافران» تا کی باید تاوان «اعتیاد رانندگان» را بدهند؟

Posted: 18 Feb 2014 04:58 PM PST




بسیار شرم آور است که برغم این همه دستگاه ، باز هم تعداد کثیری از رانندگان معتاد هستند و معلوم است که معتاد ، به ویژه در ساعات شب، بیش از دیگران در معرض حادثه سازی است.
عصرایران - سقوط یک دستگاه اتوبوس به دره ای در جاده هراز ، تعداد زیادی از هموطنان مان را به کام مرگ و جراحت فرستاد که تا لحظه نگارش این متن ، تعداد کشته شدگان به 20 نفر رسیده است.

این که علت وقوع سانحه چه بوده است ، هنوز مشخص نیست اما به بهانه این حادثه غم انگیز که ساعت 4.5 صبح به وقوع پیوسته یک نکته را می توان به طور کلی ( و نه درباره حادثه اخیر) درباره سوانح اتوبوسی مطرح کرد و باقی موارد را در آینده پی گرفت.

 ضمن احترام به رانندگان و کمک رانندگانی که برای حمل مسافران بین شهری زحمت می کشند و شب و روز و تابستان و زمستان ، در نهایت احتیاط، قانونمداری و امانتداری مردم را به مقصد می رسانند، باید به صراحت و بی تعارف گفت که بخش قابل توجهی از کسانی که جان و مال مردم را در جاده ها و اتوبان های بیرون شهر به دست می گیرند ، مشکل اعتیاد دارند ، هر چند که ممکن است گواهی سلامت هم داشته باشند!

این در حالی است که بر وضعیت این رانندگان ، هم شرکت های مسافری ، هم وزارت راه و ترابری و هم پلیس نظارت دارند و این ، بسیار شرم آور است که برغم این همه دستگاه ، باز هم تعداد کثیری از رانندگان معتاد هستند و معلوم است که معتاد ، به ویژه در ساعات شب ، بیش از دیگران در معرض حادثه سازی است.
جای معتاد هر جا که باشد، پشت فرمان اتوبوس هایی نیست که زن و بچه مردم در آنند.



سوال مشخص از مدیران شرکت های مسافربری ، مسولان وزارت راه و ترابری و پلیس راهور این است که آیا واقعاً از کنترل رانندگان ناتوان هستند؟

این همه جوان و میانسال جویای کار که بسیار هم سالم هستند در این کشور وجود دارد؛ آیا نمی توان اولتیماتومی به رانندگان معتاد داد و سپس ، با آموزش و کارآموزی افراد جویای کار ، آنها را جایگزین کرد؟
کار راحتی نیست و طرح و برنامه می خواهد ولی باید انجام شود ، آن هم به یک علت ساده: "راننده هایی که معتاد هستند مردم را به کشتن می دهند و حتی خودشان هم کشته می شوند."

پیشنهاد مشخص این است که وزارت راه و ترابری و پلیس ، فرصت معقولی به شرکت های مسافربری بدهند تا محیط کاری شان را سالم سازی کنند و افراد سالم را جایگزین معتادها نمایند و بعد از آن ، با شرکت های متخلف که منافع خود و چند راننده معتاد را بر جان و مال مردم ترجیح می دهند ، برخورد جدی کنند.
البته همان گونه که ذکر شد ، این سخن ، نافی زحمات و خدمات شرکت های مسافربری و رانندگان شریف آنان نیست ، بلکه تمرکز صرفاً بر روی رانندگانی است که دچار اعتیادند و مسافران بیچاره باید تاوان اعتیاد آنان را با جان شان بدهند.

منتظر پاسخ وزارت راه و ترابری و پلیس به این پیشنهاد هستیم و نتیجه آن را چه مثبت و چه منفی به اطلاع مردم خواهیم رساند.

علاقه بی نظیر بوتو به افکار حکیم ارد بزرگ

Posted: 18 Feb 2014 04:49 PM PST

بینظیر بوتو و عشق به ایران





دوست صاحب نفوذی می گفت : یک سال پیش از ترور "بی نظیر بوتو" نخست وزیر فقید کشور پاکستان ملاقاتی با او داشتم او می گفت وقتی صحبت از همگرایی کشورهای منطقه شد ، خانم بوتو به صراحت از اتحاد غرب و برخی کشورهای عربی برای جدایی بین ملتهای منطقه یاد کرد و گفت ما با کشورهای منطقه و بخصوص ایران ، اساطیر ، فرهنگ و تاریخی مشترک داریم من هم همانند بزرگانی نظیر "اقبال لاهوری" و "ارد بزرگ" تمایل دارم کشورهای ما بر اساس فرهنگ و ریشه های مشترک هر روز بیشتر از پیش به هم نزدیک شوند .
* نکته مهم : چرا و به چه علت هر گاه یکی از سران کشورهای حاشیه ایران دست دوستی و اتحاد همه جانبه به سوی ایران دراز می کنند به ناگاه ترور می شود !؟ ترور "بی نظیر بوتو" و یا "احمدشاه مسعود" و مرگ مشکوک "صفرمراد نیازف" از شاخص ترین این حوادث است .


منبع : انجمن راسخون
rasekhoon.net/forum/post/show/456761/737429

روزنامه پیام سمنان - جملات زیبا از بزرگان

Posted: 18 Feb 2014 04:47 PM PST


آن که شادی را پاک می کند، روان آدمیان را به بند کشیده است.  حکیم ارد بزرگ
عشق همانند مغناطیسی است که ما را به مبدا خود جذب می کند.  باربارا دی آنجلیس
اگر همه آرزوها برآورده می شد، هیچ آرزویی برآورده نمی شد.  یونسکو
از دیگران نخواهیم رخدادهای اندوهناک گذشته خویش را برایمان بازگویند.   حکیم ارد بزرگ
  مقام عالی انسانی در برابر شماست.  آن را به دست آورید.  شیللر
  به زبانت اجازه نده که قبل از اندیشه ات به کار افتد.  شیلون
کسی، رستاخیز و دگرگونی بزرگی را فراهم می آورد که پیشتر بارها و بارها با تصمیم گیری های بسیار، خود ساخته شده باشد.  حکیم ارد بزرگ
اگر آنچه انجام می دهید، ناحق باشد، موفقیتی کسب نخواهید کرد.  توماس کارلایل.  فیلسوف اسکاتلندی
وقتی که رویا می بینم، احساس جوانی می کنم.  الیزابت کوتورث
اگر برای رسیدن به آرزوهای خویش زورگویی پیشه کنیم، پس از چندی کسانی را در برابرمان خواهیم دید که دیگر زورمان به آنها نمی رسد.  حکیم ارد بزرگ
لازمه موفقیت، در توانائی تمرکز انرژی ذهنی و جسمی و بدون وقفه برروی یک مسئله است بی آن که احساس خستگی کنید.  توماس ادیسون
آموزش توانسته است جمعیت فراوانی را باسواد کند، امانتوانسته است، به آنها بگوید چه بخوانند.  جی. تراولیان
آن که نمی تواند از خواب خویش برای فراگیری دانش و آگاهی کم کند ارزش برتری و بزرگی ندارد.  حکیم ارد بزرگ
 هرگز هیچ هدفی را رها مکنید، مگر اینکه ابتدا قدم مثبتی درجهت تحقق آن برداشته باشید.  آنتونی رابینز
آنان که مدام دل نگران ناتوانان هستند هیچ گاه نمی توانند ناتوانی را نجات بخشند! با اشک ریختن ما، آنها توانا نمی شوند باید توانا شد و آنگاه آستین همت بالا زد.  حکیم ارد بزرگ
کامیابی تنها در این است که بتوانی زندگی را به شیوه خود سپری کنی.  کریستوفر مورلی
اگر می خواهی دوستیت پا برجا بماند هیچ گاه با دوستت شریک مشو.  حکیم ارد بزرگ
دانشگاه تمام استعدادهای افراد، از جمله بی استعدادی آنها را آشکار می کند.  چخوف
دوستی با کسی که باورهایت را نمی پذیرد به جایی نخواهد رسید.  حکیم ارد بزرگ
معاشرت بر دانایی می افزاید ولی تنهایی مکتب نبوغ است.  گیبون
گفتگو با خردمندان و دانشوران، پاداشی کمیاب است.  حکیم ارد بزرگ
همه ما نیاز داریم که دائما  احساس رشد عاطفی و معنوی کنیم.  این غذایی است که روح ما به آن محتاج است.  آنتونی رابینز
اینترنت همانند دریاست، کسی که آن را نمی شناسد همانند کسی است که شنا را نمی داند.  حکیم ارد بزرگ
بزرگترین گمشده های ما در زندگی، نزدیکترین ها به ما هستند !.  حکیم ارد بزرگ
دانه خدمت نیکو بیفشان. یادگارهای شیرین از آن بیرون خواهد آمد.  مادام دوستاهل
بهترین زمان برای رفع عواطف منفی هنگام بروز و احساس آنهاست.  هنگامی که این عواطف قدرت گرفتند، رفع آنها بسیار مشکلتر است.  آنتونی رابینز
  تاریکی در زندگی ماندگار و ابدی نیست، برسان روشنایی.  حکیم ارد بزرگ
آن گاه هر کاری که از شما سر بزند سرشار از عشق و شور زندگی خواهد بود.  باربارا دی آنجلیس
گنج هائی که در قلب هستند، قابل سرقت نیستند.  ضرب المثل روسی
اگر زندگی با تو سر ناسازگاری دارد تو با او سازش کن.  اسپارت
کیش خوب همانند فوتبال خوب است، حرف نمی زند، عمل می کند.  کن بلانچارد
آدمیانی مانند گل های لاله، زندگی کوتاه در هستی و نقشی ماندگار در اندیشه ما دارند.  حکیم ارد بزرگ




برگرفته از : نسخه شماره 3581 - روزنامه پیام سمنان - جملات زیبا از بزرگان

http://www.payamesemnan.com/Template1/News.aspx?NID=46277

http://www.payamesemnan.com/Template1/Article.aspx?AID=8481#46277


پست‌های معروف از این وبلاگ

کتاب سرخ (سخنان پندآموز ارد بزرگ)

کتاب سرخ پژوهشگاه بنیاد جهانی ارد بزرگ عنوان : کتاب سرخ موضوع : سخنان پندآموز ارد بزرگ ناشر : بنیاد جهانی ارد بزرگ نکته : بنیاد جهانی ارد بزرگ به دلیل مشاهده اقداماتی سازمان داده شده و نسبت دادن بعضی جملات به ارد بزرگ اقدام به گردآوری سخنان ایشان در قالب کتاب سرخ نموده است . با توجه به تلاش و کوشش های همکارانمان اکنون می توان به جملات و سخنان موجود در این کتاب استناد نمود . درباره کتاب سرخ : سخنان بزرگان (برآیند و نتیجه سالها تجربه) همانند “خون سرخ” سرشار از زندگی و نیرو برای همگان بوده و هست . سخنان ارد بزرگ نیز سرشار از آموزه های ارزشمند برای کسانی ست که بدنبال آموختن هستند . ارد بزرگ ، فیلسوف و اندیشمندی ست که اندیشه هایش افق های جهان امروز را در نوردیده در سخنان حکیمانه اش انسانها را به زندگی خردمندانه ، دوستی ، صلح و مهر دعوت می کند . کتاب سرخ نسخه کاملتر آرمان نامه (امیر همدانی / بهمن 1387) است . در آرمان نامه 745 سخن از ارد بزرگ وجود داشت که در کتاب سرخ به 935 فرمان افزایش یافته و فرگردها (بخش ها) نیز از 113 به 122 فرگرد افزایش داشته است . این کتاب

انجمن فلسفه - نوشته های این انجمن ، اتوماتیک و بدون دخالت انسان در کنار هم چیده می شوند

انجمن فلسفه - نوشته های این انجمن ، اتوماتیک و بدون دخالت انسان در کنار هم چیده می شوند شایعاتی درباره گلکسی نوت ۳ Posted: 16 Feb 2014 05:28 PM PST هر لحظه تعداد شایعاتی که درباره تبلت گلکسی نوت ۳ منتشر می شود در حال افزایش است اکنون ویژگی صفحه نمایش نشکن به این فبل اضافه شده است. برخی از وب سایت های خبری اندازه صفحه نمایش آن را ۶ اینچ اعلام کرده اند در حالی که برخی دیگر ادعا می کنند که اندازه واقعی صفحه نمایش گلکسی نوت ۳ حدودا ۵٫۷ اینچ است. شکل گلکسی نوت 3 با توجه به خبری که ET News منتشر کرده است ممکن است در نهایت این محصول ۴ مدل داشته باشد. مدل اول دارای دوربین ۱۳ مگاپیکسلی است با صفحه نمایش AMOLED و در مقدار محدود به فروش می رسد. مدل دوم دارای بدنه پلاستیکی و دوربین ۱۳ مگاپیکسلی و صفحه نمایش AMOLED است. مدل سوم هم همچنین دارای بدنه پلاستیکی با دوربین ۱۳ مگاپیکسلی است در ساخت بدنه مدل چهارم از ارزانترین نوع پلاستیک استفاده شده است دوربین آن ۸ مگاپیکسلی بوده و صفحه نمایش آن LCD نیز می باشد. اکنون باید منتظر تایید این اخبار توسط سامسونگ باشیم زیرا که تنها شرکت

انجمن فلسفه - نوشته های این انجمن ، اتوماتیک و بدون دخالت انسان در کنار هم چیده می شوند

انجمن فلسفه - نوشته های این انجمن ، اتوماتیک و بدون دخالت انسان در کنار هم چیده می شوند موج بارش جدید در راه است Posted: 06 Feb 2014 06:27 AM PST طبق پیش‌بینی سازمان هواشناسی کشور ، طی 24 ساعت آینده بسیاری از مناطق کشور شاهد ادامه بارش برف خواهد بود. به گزارش ایسنا، بارش برف طی دو روز گذشته در حالی در بسیاری از مناطق کشور آغاز شده است که ارتفاع آن در برخی مناطق روستایی استان‌های گیلان و مازندران به دو متر می‌رسد. جاده‌های استان‌های گیلان، مازندران، گلستان، البرز، تهران، اردبیل، زنجان، خراسان رضوی، مرکزی، قزوین، اصفهان، کردستان و قم پوشیده از برف است و تردد در آنها با وجود زنجیر چرخ به کندی صورت می‌گیرد. همچنین بارش برف در سایر استان‌های کشور از جمله خوزستان و سیستان و بلوچستان نیز آغاز شده است. بر اساس اعلام سازمان هلال احمر نیروهای امدادی این سازمان و ماموران راهداری تا کنون بیش از هزاران نفر را از برف و کولاک نجات داده‌اند. استاندار مازندران نیز در نامه‌ای به وزیر کشور خواستار ارسال تجهیزات و امکانات امدادی و راهداری برای رفع مشکل مردم غرب مازندران را